هلیاهلیا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

نازبانوی مامان بابا

ماجراهای من و نی نی بعد از اومدن بابایی

1390/7/24 14:35
نویسنده : مامان سارا
315 بازدید
اشتراک گذاری

یکشنبه پیش بابایی از سفر برگشت.... خیلی خیلی جاش خالی بود و خدا رو شکر که به سلامت و شاد بود.....

عزیزم, مامانی بعد از طی یه دوره ویار شدید و رد کردن قناری ها که بوشون آزار دهنده شده بود یه خونه تکونی حسابی کرده بود تا همه چی واسه استقبال از بابایی فراهم شه........ خدایی زحمات خانواده مادریت توی زمان غیبت بابایی, کلی توی بهبود وضعیت ویار مامانی موثر بود..............

خلاصه هفته پیش هفته شلوغ و پرخاطره ای بود.... بازگشت بابایی و اومدن خانواده ها برای دیدن بابایی, جشن نامزدی پسر عموی مامانی که خیلی عالی برگزار شد و کلی با نی نی جونمون رقصیدیم......

تازه توی این مدت کوتاه نی نی جونم کلی بزرگ شده, شکم مامانی حسابی سفت شده و خوابیدن برای مامانی سخت تر شده.... به عبارت دیگه بر حسب اطلاعات موجود تو این زمینه الان انتظار دارم نی نی جونم حدود ١٤ سانت شده باشه یا به قولی قد یه سیب زمینی بزرگ........قربونت برم من و بابایی که بد خاطر خواهت شدیم.... بابایی که خدایی حساب زمان رو خیلی داره و مدام یادآور می شه که الان کوچولومون چند هفته اش........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)