هلیاهلیا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

نازبانوی مامان بابا

و اما داستان اومدن عسل خانوم- بخش نخست

دوستان عزيزم....سلام فسقلي ما كلي خانوم شده و مامانش با كلي تاخير مي خواد از خاطره زايمانش بگه... 16 اسفند (سه شنبه) رفتيم واسه سونوي 38 هفتگي توي بيمارستان صارم... همون جايي كه خانومي اومد... بعد از كلي معطلي جوجومون رو ديديم... الهي قربونت برم ماماني همون موقع فكر كرديم و گفتيم كه صورت گشاده اي داري و دكتر از موهاي نازنينت كه تو آب شناور و سيخ به نظر مي رسيد گفت و گفت ماشاءا.. چه موهايي هم داره.... به فيلم هاي اون روزها كه نگاه مي كنم مي بينم اصلاً باورم نمي شد كه قراره زودي بپري بغلمون... خلاصه با كلي كيف كرديم و بابايي فيلم گرفت دكتر گفت برگشتي و اومدنت نزديكه... من گزارش هام رو تلفني به همه گفتم و به سبا گفتم كه ياد بچگي هاش افت...
9 آبان 1391
1